آمریکا فرصت بزرگی را در زمینه بلاک چین از دست می دهد
در طول سال گذشته، با مواردی از کلاهبرداری که بر سرمایهگذاریهای ارزهای دیجیتال مانند FTX و Terra Luna دامن میزند، تنظیمکنندههای مالی در سراسر جهان به شدت به دنبال مهار بازیگران بد در بازار داراییهای دیجیتال بودهاند. اما به نظر میرسد برخی از سیاستگذاران، بلاک چین – دفتر کل دیجیتال غیرمتمرکز را که به عنوان پایه و اساس ارزهای دیجیتال عمل میکنند، رد کردهاند. کاخ سفید نیز از این روند پیروی کرده است. در ماه مارس، گزارش اقتصادی رئیس جمهور 30 صفحه را به بحث علیه هرگونه استفاده مثبت از ارزهای دیجیتال و فناوری های پشت سر آنها اختصاص داد. به نظر می رسد برخی از واشنگتن یک استراتژی تک بعدی برای بلاک چین دارند: از آن دوری کنید.
در طول سال گذشته، با مواردی از کلاهبرداری که بر سرمایهگذاریهای ارزهای دیجیتال مانند FTX و Terra Luna دامن میزند، تنظیمکنندههای مالی در سراسر جهان به شدت به دنبال مهار بازیگران بد در بازار داراییهای دیجیتال بودهاند. اما به نظر میرسد برخی از سیاستگذاران، بلاک چین – دفتر کل دیجیتال غیرمتمرکز را که به عنوان پایه و اساس ارزهای دیجیتال عمل میکنند، رد کردهاند. کاخ سفید نیز از این روند پیروی کرده است. در ماه مارس، گزارش اقتصادی رئیس جمهور 30 صفحه را به بحث علیه هرگونه استفاده مثبت از ارزهای دیجیتال و فناوری های پشت سر آنها اختصاص داد. به نظر می رسد برخی از واشنگتن یک استراتژی تک بعدی برای بلاک چین دارند: از آن دوری کنید.
با این حال، برای دولت بایدن نزدیک بینی است که بلاک چین را به طور کامل کنار بگذارد. اساساً، بلاک چین فناوری است که به جای اینکه از طریق نقاط خطی و منفرد انتقال داده شود، داده ها را قادر می سازد به صورت پویا در سراسر شبکه ها تأیید و منتقل شوند. این فناوری را نمی توان در زمانی که داده ها – و نحوه نگهداری و استفاده از آنها – برای پیشرفت فناوری و رقابت استراتژیک جهانی بسیار مهم شده است نادیده گرفت.
دیگر قدرت های جهانی به این موضوع توجه دارند. چین و روسیه در تلاش برای مبارزه با قدرت اقتصادی ایالات متحده، در حال توسعه و پیاده سازی اکوسیستم های دیجیتال مبتنی بر بلاک چین هستند. در ماه ژوئن، کمیسیون اروپا پیشنویس پیشنهادی قانونی را برای توسعه یک یورو دیجیتال – که احتمالاً مبتنی بر بلاک چین است – به عنوان ارز دیجیتال بانک مرکزی منطقه یورو (CBDC) منتشر کرد. این با موضع پیشگیرانه اتحادیه اروپا در قبال نوآوری مالی دیجیتال هماهنگ است. اخیرا، این بلوک چارچوبی را برای تنظیم دارایی های رمزنگاری شده تصویب کرد و بدنه ای را برای هماهنگی توسعه زیرساخت بلاک چین در بین کشورهای عضو تشکیل داد.
و هفته گذشته، کمیسیون اروپا یک استراتژی برای رهبری به اصطلاح وب 4.0 اتخاذ کرد که آن را به عنوان چهارمین نسل مورد انتظار وب جهانی توصیف می کند که فناوری های دیجیتال مانند بلاک چین و هوش مصنوعی را با دنیای واقعی ادغام می کند. محیط ها و اشیاء
این یک لحظه مهم برای شکل دادن به تراکنش های مالی جهانی و آینده اینترنت است. اما جهتگیری فناوری جدید که دادهها، پول و اینترنت اشیاء را در هم میآمیزد، چالشهای سختی را برای حریم خصوصی شخصی ایجاد میکند. اگر فعالیت در دنیای واقعی همه از طریق زیرساخت دیجیتال نشان داده شود و به هوش مصنوعی متصل شود، موانع فنی و سیاستی که از سوء استفاده بخش خصوصی و عمومی از دادههای مالی جلوگیری میکند چیست؟
حفظ حریم خصوصی مالی در چنین سیستمی آسان نیست. ایالات متحده باید قدم بردارد و به استاندارد بین المللی برای سیستم مالی دیجیتال تبدیل شود. در غیر این صورت، کشورهای دموکراتیک که از حریم خصوصی حمایت می کنند، از رقابت برای تعیین دستورالعمل های آینده مالی عقب خواهند ماند.
واشنگتن در حال ارسال پیام های متناقض در بلاک چین است. در اوایل سال 2022، دفتر سیاست علم و فناوری کاخ سفید فهرستی از فناوریهای حیاتی و نوظهور را که برای امنیت ملی ایالات متحده مهم تلقی میشوند، به روز کرد. این فهرست شامل فناوری مالی است که شامل داراییهای دیجیتال، فناوریهای پرداخت دیجیتال، فناوری دفتر کل توزیعشده، و زیرساختهای هویت دیجیتال (سیستمهایی است که برای تأیید اعتبار کاربر ایجاد شدهاند). با این حال، از آن زمان، دولت ایالات متحده همه این فناوری ها را در اولویت قرار نداده است.
به عنوان مثال، بلاک چین به طور قابل توجهی در استراتژی ملی ایالات متحده برای پیشبرد به اشتراک گذاری داده ها و تجزیه و تحلیل حفظ حریم خصوصی که در ماه مارس منتشر شد، وجود نداشت. این استراتژی خیلی چیزها را درست میکرد: توضیح داد که جمعآوری و تجزیه و تحلیل بیشتر دادهها ممکن است مزایای اقتصادی و اجتماعی فوقالعادهای داشته باشد. در این سند هشدار داده شده است که این مزایا «تنها در صورتی به طور کامل محقق خواهند شد که پادمانهای قوی که از حریم خصوصی محافظت میکند – یک حق اساسی در جوامع دموکراتیک – زیربنای اشتراکگذاری و تجزیه و تحلیل دادهها باشد.» این نقطه به نقطه است. زندگی دیجیتالی ما دادههای بیشتری را تولید میکند که به طور بالقوه برای کسبوکارها و سازمانهای دولتی مفید است – اما بدون حفظ حریم خصوصی کافی، ممکن است از اقتدارگرایی دیجیتال حمایت کند.
با این حال سند راهبردی یک حذف آشکار دارد. به سختی به این واقعیت اشاره کرد که بسیاری از تحقیقات پیشرفته امروزی در مورد حریم خصوصی مالی در فضای کریپتو انجام می شود. بسیاری از رویکردهای کلیدی که استراتژی آنها را برای حفظ حریم خصوصی دیجیتال ضروری میداند، قبلاً در پروژههای رمزنگاری و بلاک چین بهطور برجسته نشان داده شدهاند. اما در این گزارش به وضوح از کلمات “بلاک چین” یا حتی “دفتر کل توزیع شده” اجتناب شده است.
در واقع، بلاک چین های باز، از قضا، مشوق نوآوری در حریم خصوصی هستند. در بلاک چینهای عمومی، که تراکنشها برای همه به صورت آنلاین قابل مشاهده است، فقدان حریم خصوصی یک ویژگی است، نه یک اشکال. این شفافیت در نهایت باعث شد تا توسعه دهندگان بلاک چین برنامه هایی ایجاد کنند که به دنبال پنهان کردن مسیر تراکنش های رمزنگاری و پنهان کردن هویت دارندگان کیف پول دارایی های رمزنگاری هستند. برای سالها، سیاستگذاران و ناظران امنیت ملی – از جمله خود من – در مورد خطرات مالی غیرقانونی که ابزار مبهمسازی کریپتو به همراه دارد، هشدار دادهاند. این خطرات به خوبی مستند شده اند و نباید تنزیل شوند. با این حال، اکنون، چنین ابزارهایی مزایای اجتماعی و امنیت ملی را نیز ارائه می دهند.
این فناوریهای رو به رشد افزایش دهنده حریم خصوصی، راههایی را برای محافظت از دادههای هویت شخصی و در عین حال مطابق با الزامات قانونی و امنیت ملی ارائه میدهند، مانند الزام وزارت خزانهداری آمریکا مبنی بر اینکه مؤسسات مالی اطمینان حاصل کنند که با افراد و نهادهای موجود در فهرست تحریمهای ایالات متحده معامله نمیکنند. بسیاری از این رویکردها برای دههها در دانشگاه علوم کامپیوتر به عنوان موضوعات تحقیقاتی بدون پیادهسازی در دنیای واقعی مورد بحث قرار گرفتهاند. اما اکنون، با افزایش نگرانیهای مربوط به حفظ حریم خصوصی، سرمایهگذاریهای رمزنگاری منابع قابل توجهی را برای توسعه آنها و آوردن آنها به بازار اصلی اختصاص میدهند.
یک مثال، اثبات دانش صفر (ZKPs)، یک روش رمزنگاری است که به موجب آن یک طرف میتواند اطلاعات را بدون افشای محتوای دادهها تأیید کند. ZKP ها برای اولین بار به عنوان یک مفهوم در مقالات تحقیقاتی در سال 1985 ظاهر شدند و در سال 2016 در فضای بلاک چین محبوبیت یافتند. امروزه ده ها شرکت نرم افزاری ZKP ها را در خدمات بلاک چین ادغام می کنند تا از تراکنش هایی که می توانند حریم خصوصی و مطابقت با قوانین یا شرایط مختلف را ارائه دهند، پشتیبانی کنند.
واشنگتن باید تحقیق و توسعه تکنیک های رمزنگاری پیشرفته مانند ZKP ها را تشویق کند که قرار است برای اقتصاد مبتنی بر اینترنت و داده محور از اهمیت استراتژیک برخوردار شوند. به عنوان مثال، دولت ایالات متحده می تواند یک سیستم ZKP را اجرا کند که با الزامات کار فدرال مطابقت دارد، به موجب آن یک کارمند احتمالی می تواند واجد شرایط بودن خود را برای کار در ایالات متحده بدون نیاز به فاش کردن شماره تامین اجتماعی خود در فرآیند درخواست اولیه نشان دهد. در این رویکرد، یک نهاد احراز هویت جداگانه کارت تامین اجتماعی را تایید میکند، دادههای کارت رمزگذاری میشود، و کارفرمای احتمالی برای تایید صلاحیت کار، مدرک رمزنگاری را بررسی میکند. این اطمینان حاصل می کند که شماره تامین اجتماعی به طور بی مورد در چندین سازمان که مجبور به ذخیره و محافظت از آن هستند پخش نمی شود.
حمایت از فناوریهای تقویتکننده حریم خصوصی در نهایت به ایالات متحده کمک میکند تا یک سیستم مالی دیجیتال ایجاد کند که آزادیهای اساسی را در مورد حریم خصوصی شخصی تضمین کند. این به معنای فشار آوردن برای یک سیستم مالی ناشناس نیست. البته، کسبوکارها، رگولاتورها و مجریان قانون برای ارائه خدمات، محافظت از مصرفکنندگان و جلوگیری از جرم و جنایت نیاز به دسترسی به برخی دادههای مالی شخصی دارند. اما پادمانهای ضد پولشویی نباید به قیمت جمعآوری دادههای غیرضروری و خطر بالای نشت دادهها، هکها و بهرهبرداری تمام شود.
از آنجایی که تجارت و تجارت به طور فزاینده دیجیتالی می شوند، واشنگتن باید اطمینان حاصل کند که موسسات مالی حفظ حریم خصوصی بهینه را در جمع آوری داده ها و تراکنش ها در اولویت قرار می دهند. یکی از اصول محرک پیشرفت در پرداختهای دیجیتال باید به حداقل رساندن دادهها باشد، به طوری که تنها دادههایی که برای یک تراکنش کاملاً ضروری هستند یا طبق قانون مورد نیاز هستند، با سایر طرفها به اشتراک گذاشته میشوند. به عنوان مثال، یک معامله ممکن است نیاز به تأیید سن مصرف کننده داشته باشد، اما نیازی به جمع آوری تاریخ تولد مصرف کننده نیست.
اصل دیگر باید شفافیت داده ها باشد. کاربران باید بتوانند نقاط داده دقیقی را که پلتفرم ها از آنها جمع آوری می کنند و همچنین افرادی که می توانند به داده های آنها دسترسی داشته باشند، بدانند. و پلتفرمهای دیجیتال باید به کاربران این امکان را بدهند که دادهها را از طرفهای دیگر خودداری کنند، مگر اینکه توسط قانون اجباری شود، مانند زمانی که گمرک و گشت مرزی ایالات متحده از واردکننده آمریکایی میخواهد که کالاهای خارجی را برای مقاصد تجاری دریافت میکند، قبل از اینکه کالا بتواند یک شماره تامین اجتماعی برای اهداف مالیاتی ارائه دهد. ترخیص گمرک
یک اکوسیستم مالی دیجیتال در ایالات متحده و خارج از کشور که مبتنی بر این اصول باشد، نه تنها از سوء استفاده شرکتها، بلکه از نفوذ بیش از حد دولت نیز جلوگیری میکند – موضوعی بالقوه که سایر کشورها در حال حاضر شروع به دستوپنجه نرم کردن با آن کردهاند. برای مثال، در برزیل، یک توسعهدهنده نرمافزاری که کد منبع را برای خلبان CBDC برزیل ممیزی میکرد، ابراز نگرانی کرد که برنامهپذیری CBDC میتواند به مقامات دولتی قدرت زیادی برای دستکاری و مسدود کردن وجوه کاربران بدهد.
جهان برای هدایت نوآوری های مالی دیجیتال به قوانین متفکرانه راه نیاز دارد. ایالات متحده به جای اینکه کل یک فناوری را ارزش توجه نداشته باشد، باید برای تقویت اصول دموکراتیک در نظم بین المللی به ارزهای دیجیتال روی آورد. از آنجایی که سایر ایالت ها به دنبال پیشرفت فناوری های مالی دیجیتال جدید هستند، نقش واشنگتن به عنوان یک رهبر در امور مالی جهانی در خطر است. حفظ رهبری به معنای تسلیم شدن در برابر هیاهو نیست. اما مستلزم مقررات هوشمند و معقول است که به صنعت اجازه می دهد تا در چارچوب های محافظ تعریف شده نوآوری کند. تنها در این صورت است که واشنگتن می تواند از رمزنگاری برای تقویت امنیت ملی و حفظ یک سیستم مالی جهانی که ارزش های آن را منعکس می کند، استفاده کند.